30/ مرداد/ 90
صبح تا ساعت 9 خواب بودي ومن بخاطر بيماريت سر كار نرفتم.... از بانك اس ام اومد كه حقوقم رو ريختن و من هم كه ديدم حالت كمي بهتر شد رفتيم 7 حوض كه به كارام برسم و دوري هم بزنيم.. هر كاري كردم كه پيششون بشيني و عكس بگيري نذاشتي... ( دوستان كيفيت عكس گوشي جديدم چطوره؟؟؟ با اينكه 5 مگا پيكسله اما خيلي راضي نيستم) چند تا لباس واسه خودم خريدم و به كارهاي بانكي ام رسيدم... برگشتني تو پاركينگ سوار دوچرخه ماهان شدي و چه كيفي ميكردي....اما حركت نميكردي...حتما واسه تولدت واست دوچرخه ميخرم عزيزم... نهار برات ماكاروني درست كردم و با چه علاقه اي ميل كردي...و خوابيدي. الان ...